ا انقلاب اسلامی بارقههایی از امید و نوزایی شکل میگیرد و همگان قدرت اجتماعی مسجد را میبینند، اما به مرور زمان نحوه استخدام سازمانهای مدرن بعد از انقلاب و تثبیت نگرشهای کلاسیک سازمانی در ذهنیت مدیران اجتماعیفرهنگی مسجد را به وضعیتی رساند که تنها کارکرد عبادی را برای آن باقی گذاشت. واقعیت تلخ این است که آرمان پهلوی در خصوص عقیم سازی مساجد و نهاد دین در دوره تثبیتِ جمهوری اسلامی محقق میشود.
وضعیتی فرهنگی، اجتماعی تاریخی ایرانیان در دو قرن اخیر بهگونهای رقم خورده که مسئله خواندن را تبدیل به یک پدیده بغرنج کرده است و به نظر میرسد قبل از هرگونه تحلیل باید این وضعیت تاریخی را مورد کندوکاو قرار داد.
هیچ گروه تربیتیِ متشکلی در کشور وجود ندارد که بتواند به صورت ریشهای و عمیق مشکلی از مشکلات آموزشی و تربیتی حتی یک استان را برطرف نماید چه برسد به کل کشور.
برای درک بهتر مقوله نوجوانی باید میان مفهوم نوجوانی و پدیده نوجوانی تفکیک قائل شد.
اگر گلسر و اخلاف او دست از انکار مهم ترین وجه واقعیت بردارند، همه چیز سر و سامان می گیرد. انسان تنها در یک ارتباط صعودی چنین تجربه ای کسب خواهد کرد و می تواند سلامت روان داشته باشد.
سوال اساسی این است یک انسان خداباور یا جامعه خداباور چه نسبتی با اضطراب مرگ دارد. عزیزانی که از این مفهوم استفاده می کنند تا درد و آلام انسان ایرانی را درمان کنند توجه دارند که زیرپای او را چطور خالی می کنند؟
حیات فکری فروید را می توان به دو دوره مختلف تقسیم کرد، دوره اول یک دوره مقدماتی برای دوره دوم است. هرچند که ریشه های اصلی اندیشه های ساختارشکن فروید در دوره اول جان می گیرد اما فروید دوره اول شباهت چندان به فروید دوره دوم ندارد.
فلذا می توان از دو نوع غضب نام برد: یکی غضب مبتنی بر ناکامی لیبیدو و دو غضبی که خواهان استیلا و برتری بر محیط پیرامون است. غضب تخریب گر و سازنده.
اگر اندیشه یونگ را در عرصه ادیان و مذاهب صادق بدانیم قطعاً اندیشه او در مقایسه با تمامی مکاتب روانشناسی حتی آنهایی که آشکارا ضد دین هستند ویرانگر و مخرب تر است
روان شناسی به مثابه یک پدیده تاریخی برخلاف ادعای متفکران پرطمطراقش ضد خودشناسی است. چرا که به انسان اجازه نمی دهد عین الربط بودن و فقر ذاتی خود را بدرستی درک کند فلذا ضد خداشناسی است. روان شناسی به مثابه یک سامانه و سیستم ضد فرهنگ توحیدی است.