logo

blog-image

مسئله مسجد – بخش اول

24 مرداد 1403

آنچه در این نوشتار می‌آید، ماحصل تلاش چند ساله من در راستای بازتعریف و بهینه‌سازی نقش اجتماعی مسجد در جامعه ایران است. تلاش برای حفظ آخرین سنگر خداباوران در جهان تاریک مدرن انسان محور. صورت‌بندی عملی کار ما در قالب «مرکز نوآوری اجتماعی مسجد جامع محمدیه» شکل گرفت. نزدیک به چهار سال 300 متر مربع در اختیار مرکز قرار گرفت. زمینه‌ی رشد چند ایده مختلف فرهنگی و اجتماعی فراهم شد. گروهی متشکل از 20 نفر از نخبگان جوان دانشگاهی و حوزوی گرد هم آمدند. بیش از 2000 نفر مخاطب برنامه‌های مجموعه‌های مرکز قرار گرفتند و فرصت اشتغال و نقش آفرینی برای 150 نفر فراهم شد.

حال پس از گذراندن این سال‌ها و کسب تجارب گران بها قصد دارم در این نوشته تحلیل خودم را از وضعیت موجود ارائه دهم:

آسیب شناسی وضعیت فعلی مساجد کشور:

به یقین می‌توان گفت یکی از مهم‌ترین نیروهای وحدت‌بخش جامعه‌ی ایران در تاریخ معاصر، نهاد دین، روحانیت و ساختار اجتماعی مسجد بوده است. اما اکنون مسجد با دو بحران درونی و بیرونی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. در تحلیل وضعیت مسجد معمولا به مشکلاتی نظیر: میانگین بالای سن نمازگزاران، غیرفعال‌شدن مساجد، استقبال کم مردم و حضور کم‌رنگ جوانان در مسجد اشاره می‌شود. مشکلاتی واقعی؛ اما سطحی و ظاهری. برای درک دقیق‌تر وضعیت مسجد باید به ریشه‌ها و زمینه‌ها پرداخت.

1) بحران بیرونی مسجد از دست دادن کارکردهای اجتماعی آن است. در 150 سال گذشته جامعه ایران دچار دگرگونی عمیقی می‌شود. و همزمان با روند مدرن شدن کارکردهای سنتی مسجد به نهادها و سازمان‌های مدرن واگذار می‌شود. پروژه مدرن سازی ایران قرار بود نهاد دین و مسجد را که مرکزی برای اجتماع و حل مسائل مردم بود، از اعتبار ساقط کند. با انقلاب اسلامی بارقه‌هایی از امید و نوزایی شکل می‌گیرد و همگان قدرت اجتماعی مسجد را می‌بینند، اما به مرور زمان نحوه استخدام سازمان‌های مدرن بعد از انقلاب و تثبیت نگرش‌های کلاسیک سازمانی در ذهنیت مدیران اجتماعی‌فرهنگی مسجد را به وضعیتی رساند که تنها کارکرد عبادی را برای آن باقی گذاشت. واقعیت تلخ این است که آرمان پهلوی در خصوص عقیم سازی مساجد و نهاد دین در دوره تثبیتِ جمهوری اسلامی محقق می‌شود. در هر صورت می‌توان گفت جهان مدرن با تدبیر خود و سوتدبیر دست اندرکاران حکومت دینی بر مقدرات اجتماعی ما سلطه یافته است و نظامات آموزشِ عمومی و تعلیم و تربیت و قضا را از دسترس نهاد دین و مساجد خارج ساخته است، و روحانیت ما دن کیشوت‌وار خانه و آشیانه خود را رها کرده و در سازمان‌ها و ادارات، دفاتر فرهنگی و معاونت های اجتماعی بدنبال ترویج امر دینی است. وضعیت اجتماعی امروز جامعه ایران به گونه‌ای است که امکان بازگرداندن این کارویژه ها به مساجد، بسیار سخت و پیچیده شده است.

2) بحران درونی مسجد از بیرون به آن تحمیل می‌شود. در گذشته مدیریت مساجد با مردم بود و مسجد محل تمرین مسئولیت‌پذیری مردم بود. به مرور زمان و با ورود سازمان‌های مختلف، معماری ساختاری مسجد به یک کلاف در هم تنیده تبدیل شد. تعارض و تداخل نقش‌ها، تعارض منافع، چندگانگی فرماندهی و کم‌رنگ‌کردن نقش مردم، مسجد را به مرحله ناکارآمدی رساند.  تعارض و کشمکش در مساجد بین چهار رکن امام جماعت، هیئت امناء، پایگاه بسیج و خادم وجود دارد.

2.1) امام جماعت: مدیریت مسجد یکی از پیچیده ترین فرایندهای مدیریتی است و نیاز به توانمندی بالا و خردمندی بسیار دارد. کسی که قرار است امامت یک مسجد را برعهده بگیرد باید نحوه‌ی تعامل با ذی‌نفعان گوناگون، روانشناسی اجتماعی و فردی، مهارت‌های مدیریتی و … را بداند و در عمل پیاده کند. در حالی که طلبه‌های امروزی بستر مناسبی برای فراگیری و کاربست این مهارت‌ها ندارند. برای همین امام جماعت تازه وارد هنگام ورود به مسجد به دلیل نداشتن استراتژی و مهارت در نحوه‌ی تعامل با سایر عناصر دخیل در مسجد مانند هیئت امناء و بسیج دچار مسئله می‌شود. بر این اساس باید روند آموزش و تعلیم و تربیت طلاب مدارس دینی جهت پذیرش نقش امام جماعت تغییر یابد.

2.2) هیئت امنا: همراهی امام جماعت توسط گروهی از افراد امین یک اصل مسلم مدیریتی است. اما روند فعلی به گونه‌ای پیش رفته است که ضریب نفوذ هیئت امنا در بسیاری از اوقات بیش از امام مسجد است. از طرف دیگر حضور افراد با سلیقه های قدیمی و با سنین بالاتر سبب شده است که فرصت برای بروز بسیاری از نوآوری ها و خلاقیت ها فراهم نشود.

3.2) بسیج: ساختار بسیج از نظر سازمانی خارج از چارچوب و مستقل از ساختار مدیریتی مسجد است، تعریف پایگاه‌های بسیج به عنوان پایگاه‌ رسمی یک سازمان بیرونی که تابع قوانین و قواعد داخلی مسجد نیست، همواره کشمکش و نزاعی در عرصه قدرت و مدیریت مسجد را رقم می‌زند.

4.2) خادم: در این میان نقش رکن چهارم یعنی خادم در مسجد بسیار مهم و تعیین کننده است. خادم به‌عنوان پیشانی مسجد، نقش اجرایی برعهده دارد و در بسیاری از خرده فرآیند‌های مسجد تأثیرگذار است. بسیاری از تعاملات، مراجعات و گفتگوها با خادم مسجد صورت می‌پذیرد. ارتباطات محیطی با مراجعه‌کنندگان و همسایگان مسجد با خادم شکل می‌گیرد.

 

شناخت اندک از ماهیت سازمان‌ها و روندهای بروکراتیک موجب شده است که ایرانیان تصوّر کنند که اگر در راستای پیشبرد امور دینی خود اقدام به تأسیس سازمان و ساختار بروکراتیک نمایند، مشکل نهاد دینی مثل مسجد حل خواهد شد. مسجدی که در ابتدای انقلاب قرارگاهی برای هم‌افزایی مردم در راستای حل مسائل اجتماعی بود، بعد از فروکش کردن تب و تاب سال های اولیه انقلاب به عرصه کشمکش سازمان‌های بیرونی بدل شد و ساختار کنونی آن در نتیجه نوعی موازنه قوا بین ساختارهای قدرت جمهوری اسلامی شکل می‌گیرد. نتیجه این شد که مردم حس عاملیت خود را از دست دادند و مسجد را نماینده تام و تمام ساختار سیاسی کشور دانستند.

با توجه به بحران بیرونی و درهم تنیدگی های ساختاری مسجد، به نظر می‌رسد یکی از مهمترین و بدقلق‌ترین مسائل اجتماعی جامعه امروز، مسئله مسجد است. اگر این مسئله بدرستی فهم شود و برای برون رفت از آن راه حل معقولی ارائه شود، ما یک مسئله اجتماعی را حل و فصل نکرده‌ایم بلکه یک راه کار بنیادین برای رشد و تعالی جامعه ایران را هموار ساخته‌ایم. راهکاری که چاره بسیاری از دردهای مزمن فرهنگی و اجتماعی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *